آب از دستش نمیچکه.»
* «آب از سرچشمه گلآلوده.»
* «آب از آب تکان نمیخوره.»
* «آب از سرش گذشته.»
* «آب از آب تکان نخورد.»
* «آب پاکی را روی دستش ریخت.»
* «آب در کوزه و ما تشنهلبان میگردیم.»
* «آب را گلآلود میکنه که [[ماهی]] بگیره.»
* «آب را باید از سرچشمه بست.»
* «آب زیر پوستش افتاده.»
* «آب که یه جا بمونه، میگنده.»
* «آبکش رو نگاه کن که به کفگیر میگه تو سه سوراخ داری.»
* «آدم پول پیدا میکند، پول، آدم را پیدا نمیکند.»
* «آدم تنبل، عقل چهل وزیر داره.»
* «آدم خودش بمیرد هوادارش نمیرد.»
* «آدم خوش معامله، شریک مال مردمه.»
* «آدم دانا به نیشتر نزند مشت»
* «آدم دست پاچه، [[کار]] را دوبار میکنه.»
* «آدم دست پاچه دوبار میشاشه.»
* «آدم زنده، زندگی میخواد.»
* «آدم زنده وکیل وصی نمیخواد.»
* «آدم گدا، اینهمه ادا؟»
* «آدم گرسنه، خواب نان سنگک میبینه.»
* «آدم گرسنه، یاد پلوی عروسیش میافته.»
* «آدم ناشی، سرنا را از سر گشادش میزنه.»
* «بچه سر پیری زنگوله پای تابوته.»
* «بچه سر راهی برداشتم پسرم بشه، شوهرم شد.»
* «بخور و بخواب [[کار]] منه، خدا نگهدار منه.»
* «بدبخت اگر مسجد آدینه بسازد// یا طاق فرود آید، یا قبله کج آید.»
* «بدهکار رو که رو بدی طلبکار میشه.»
* «برادران [[جنگ]] کنند، ابلهان باور کنند.»
* «برادر پشت، برادرزاده هم پشت؛ خواهرزاده را با زر بخر با سنگ بکش»
* «بر آن کدخدا زار باید گریست که دخلش بود نوزده خرج بیست»
* «برای کسی بمیر که برات تب کنه.»
* «برای همه [[مادر|مادره]]، برای ما زنبابا.»
* «برای یک بینماز، در مسجدو نمیبندند.»
* «برای یه دستمال قیصریه رو آتیش میزنه.»
* «بر عکس نهند نام زنگی کافور.»
* «برو کشکتو بساب.»
* «[[بز|بزک]] نمیر بهار میاد// کنبزه با خیار میاد.»
* «[[بز]] گر از سر چشمه آب میخوره.»
* «بعد از چهل سال گدایی، شب جمعه را گم کرده.»
* «بعد از هفت کره، ادعای بکارت.»
* «بگو نبین، چشممو هم میگذارم، بگو نشنو در گوشمو میگیرم، اما اگر بگی نفهمم، نمیتونم.»
* «بگیر و ببند بده دست پهلوون.»
«جا تره و بچه نیست.»
* «جاده دزد زده تا چهل روز امنه.»
* «جایی نمیخوابه که آب زیرش بره.»
* «جایی که میوه نیست چغندر، سلطان مرکباته.»
* «جلوی آب رودخانه را می شود گرفت، جلوی حرف (دهن) مردم را نه.»
* «جواب ابلهان خاموشیست.»
* «جوابهای، هویه.»
* «جوانی کجائی که یادت بخیر.»
* «جوجه را آخر پائیز میشمرند.»
* «جوجه همیشه زیر سبد نمیمونه.»
* «جون به عزرائیل نمیده.»
* «جهود، خون دیده.»
* «جهود، دعاش را آورده.»
* «جیبش تار عنکبوت بسته.»
* «جیگر جیگره، دیگر دیگره.»
«چار دیواری اختیاری.»
* «چاقو دسته خودشو نمیبره.»
* «چاهکن همیشه ته چاهه.»
* «چاه مکن بهر کسی، اول خودت، دوم کسی.»
* «چاه نکنده منار دزدیده.»
* «چرا توپچی نشدی.»
* «چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است.»
* «چراغی را که ایزد برفروزد هر آنکس پف کند ریشش بسوزد.»
* «چشیده خور بدتر از میراث خوره.»
* «چشم داره نخودچی، ابرو نداره هیچی.»
* «چشمش آلبالو گیلاس میچینه.»
* «چشمش هزار [[کار]] میکنه که ابروش نمیدونه.»
* «چغندر گوشت نمیشه، دشمنم دوست نمیشه.»
* «چنار در خونهشونو نمیبینه.»
* «چنین است رسم سرای درشت»
* «چوب خدا صدا نداره، هر کی بخوره دوا نداره.»
* «چوب دو سر طلاست.»
* «چوب را که برداری، [[گربه]] دزده فرار میکنه.»
«[[خر]] بیارو باقلا بار کن.»
* «[[خر]]، پایش یک بار به چاله میره.»
* «خرج که از کیسه مهمان بود// حاتم طایی شدن آسان بود.»
* «[[خر]] چه داند قیمت نقل و نبات؟»
* «[[خر]] خالی یرقه میره.»
* «[[خر]]، خسته؛ صاحب خر، ناراضی.»
* «[[خر]] خفته جو نمیخوره.»
* «[[خر]] دیزهاست، به [[مرگ]] خودش راضی است تا ضرر به صاحبش بزنه.»
* «[[خر]] را با آخور میخوره، مرده را با گور.»
* «[[خر]] را جایی میبندند که صاحب خر راضی باشه.»
* «[[خر]] را که به عروسی میبرند، برای خوشی نیست برای آبکشی است.»
* «[[خر]] را گم کرده پی نعلش میگرده.»
* «[[خر]]، رو به طویله تند میره.»
* «داشتم داشتم حساب نیست، دارم دارم حسابه.»
* «[[دانا]] داند و پرسد [[مجنون|نادان]] نداند و نپرسد.»
* «دانا گوشت میخورد نادان چغندر.»
* «دانه فلفل سیاه و خال مهرویان سیاه// هر دو جانسوز است اما این کجا و آن کجا»
* «دایه از [[مادر]] مهربانتر را باید پستان برید.»
* «دختر، تخم ترتیزک است.»
* «دختر تنبل، [[مادر]] کدبانو را دوست داره.»
* «دختر میخواهی [[مادر|مامش]] را ببین، کرباس میخواهی پهناش را ببین.»
* «دختر همسایه هر چه چلتر برای ما بهتر.»
* «دختری که [[مادر|مادرش]] تعریف بکنه برای آقادائیش خوبه.»
* «درازی شاهخانم به پهنای ماهخانم در.»
* «در بیابان گرسنه را شلغم پخته به ز نقره خام.»
* «در بیابان لنگه کفشکهنه، نعمت خداست.»
* «در پس هر گریه آخر [[خنده]]ایست.» (...مرد آخربین مبارک بندهایست) [[مولوی]]
* «در [[جنگ]]، حلوا تقسیم نمیکنند.»
* «در جوانی مستی، در پیری سستی، پس کی خدا پرستی؟»
* «در جهان هرکس که دارد نان مفت// میتواند حرفهای خوب گفت»
* «در جهنم [[کژدم|عقرب]]ی هست که از دستش به [[مار]] غاشیه پناه میبرند.»
* «در جیبش را تار عنکبوت گرفتهاست.»
* «در چهل سالگی طنبور میآموزد در گور استاد خواهد شد.»
* «در حوضی که [[ماهی]] نیست، [[قورباغه]] سپهسالاره.»
* «در خانهات را ببند همسایه تو دزد نکن.»
* «در خانه اگر کس است یکحرف بس است.»
* «در خانه بیعارهها نقاره میزنند.»
* «در خانه [[مورچه|مور]]، شبنمی طوفانست.»
* «در خانه هرچه، مهمان هرکه.»
* «دندون [[اسب]] پیشکشی را نمیشمارند.»
* «دنده را [[شتر]] شکست، تاوانش را [[خر]] داد.»
* «دنیا پس از [[مرگ]] ما، چه [[دریا]] چه سراب.»
* «دنیا دمش درازه.»
* «دنیا جای آزمایش است، نه جای آسایش.»
* «دنیا، دار مکافاته.»
* «دنیا را آب ببره او را خواب میبره.»
* «دنیا را هر طور بگیری میگذره.»
* «دنیایش مثل آخرت یزیده.»
* «دنیا محل گذره.»
* «دو تا در را پهلوی هم میگذارند برای اینست که به درد هم برسند.»
* «دو [[خروس|خروسبچه]] از یک مرغ پیدا میشوند، یکی ترکی میخونه یکی فارسی.»
* «دود از کنده بلند میشه.»
* «دود، روزنه خودشو پیدا میکنه.»
* «دو دستماله [[رقص|میرقصه]].»
* «دور اول و بدمستی؟»
* «دور دور میرزا جلاله، یک زن به دو شوهر حلاله.»
* «دوری و [[دوستی]].»
* «دوست آنست که [[گریه|بگریاند]]؛ دشمن آنست که [[خنده|بخنداند]].»
* «دوست همهکس، دوست هیچکس نیست.»
* «[[دوستی]] به دوستی در، جو بیار زردآلو ببر.»
* «[[دوستی]] دوستی از سرت میکنند پوستی؟»
* «دوصد گفته چو نیم کردار نیست.» (برزگی سراسر بهگفتار نیست...) [[فردوسی]]
«روبرو خاله و پشت سر چاله.»
* «روده بزرگه روده کوچیکه رو خورد.»
* «روز از نو، روزی از نو.»
* «روز گار آئینه را محتاج خاکستر کند.»
* «روزگار است اینکه گه عزت دهد گه خوار دارد// چرخ بازیگر از این بازیچهها بسیار دارد» [[قائممقام فراهانی]]
* «روزه خوردنشو دیدم، ولی نماز کردنش را ندیدهام.»
* «روزی به قدمه.»
* «روزی ِ [[گربه]] دست زن شلختهاست.»
* «روضهخوان پشمه چال است.»
* «روغن چراغ ریخته وقف امامزاده.»
* «روغن روی روغن میره، بلغور، خشک میمونه.»
* «رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز// تا داد خود از کهتر و مهتر بستانی» [[عبید زاکانی]]
* «روی گدا سیاهه ولی کیسهاش پره.»
* «ریسمان سوخت و کجیش بیرون نرفت.»
* «ریش و قیچی هر دو در دست شماست.»
* «زن بد را اگر در شیشه هم بکنند [[کار]] خودشو میکنه.»
* «زن بلاست، اما الهی هیچ خانهای بیبلا نباشه.»
* «زن بیوه را برای میوهاش میخواهند.» ((یعنی برای ثروتش))
* «زن تا نزائیده دلبره، وقتیکه زائید مادره.»
* «زن جوان را تیری به پهلو نشیند به که پیری.»
* «زن راضی، مرد راضی، گور پدر قاضی.»
* «زن سلیطه [[سگ]] بیقلادهاست.»
* «زنگوله پای تابوت.»
* «زن نجیب گرفتن آسونه، ولی نگهداریش مشکله.»
* «زنی که جهاز نداره، اینهمه ناز نداره.»
* «زورش به [[خر]] نمیرسه پالونش را برمیداره.» (...پالونش را میزنه)
* «زور داری، حرفت پیشه.»
* «زور دار پول نمیخواد، بیزور هم پول نمیخواد.»
* «زهر طرف که شود کشته، سود [[اسلام]] است.»
* «زیراندازش [[زمین]] است و رواندازش آسمون.»
* «زیر پای کسی پوست خربزه گذاشتن.»
* «زیر دمش سست است.»
* «زیر دیگ آتش است و زیر آدم آدم.» (همانطور که آتش آب دیگ را بهجوش میآورد، آدم نیز به وسوسه و تحریک دیگری برانگیخته میشود.)
* «زیر سرش بلنده.»
* «زیر شالش قرصه.»
* «زیر کاسه نیمکاسه ایست.»
* «زیره به کرمان میبره.»
* «سرش به تنش زیادی میکنه.»
* «سرش به کلاش میارزه.»
* «سرش بوی قورمه سبزی میده.»
* «سرش توی حسابه.»
* «سرش توی لاک خودشه.»
* «سرش [[جنگ|جنگه]] اما دلش تنگه.»
* «سرش را پیراهن هم نمیدونه.»
* «سر قبری [[گریه]] کن که مرده توش باشه.»
* «سر قبرم کثافت نکن از فاتحه خواندنت گذشتم.»
* «سر کچل را سنگی و دیوانه را دنگی.»
* «سر کچل و عرقچین.»
* «سرکه مفت از عسل شیرینتره.»
* «سرکه نقد بهتر از حلوای نسیهاست.»
* «سر که نه در راه عزیزان بود// بار گرانیست کشیدن بدوش» [[سعدی]]
* «سر [[گاو]] توی خمره گیر کرده.»
* «سرگنجشکی (کلهگنجشکی) خورده.»
* «سر گندهاش زیر لحافه.»
* «سرم را میشکنه نخودچی جیبم میکنه.»
* «سرم را سرسری متراش ای استاد سلمانی// که ما هم در دیار خود سری داریم و سامانی.»
* «سرنا را از سر گشادش میزنه.»
* «سرناچی کم بود یکی هم از غوغه اومد.»
* «سری را که درد نمیکند دستمال مبند.»
* «سری که [[عشق]] ندارد کدوی بیبار است.» (لبی که خنده ندارد شکاف دیوار است ...)
* «سزای گرانفروش نخریدنه.»
* «سسک هفت تا بچه میآره یکیش بلبله.»
* «سفره بینان جله، کوزه بیآب گله.»
* «سفره نیفتاده (نینداخته) بوی مشک میده.»
* «سفره نیفتاده یک عیب داره؛ سفره افتاده هزار عیب.»
* «سفید سفید صدتومن، سرخ و سفید سیصدتومن، حالا که رسید به سبزه هرچی بگی میارزه.»
* «سقش سیاه است.»
* «[[سگ]] بادمش زیر پاشو جارو میکنه.»
* «[[سگ]] باش، کوچک خونه نباش.»
* «[[سگ]] پاچه صاحبش را نمیگیره.»
* «[[سگ]]، پدر نداشت سراغ حاج عموشو میگرفت.»
* «[[سگ]] چیه که پشمش باشه.»
* «[[شتر]] خوابیدهاش هم بلندتر از [[خر]] ایستادهاست.»
* «[[شتر]] در خواب بیند پنبه دانه// گهی لف لف خورد گه دانه دانه»
* «[[شتر]] دیدی ندیدی؟»
* «[[شتر]] را چه به علاقهبندی؟»
* «[[شتر]] را گفتند: چرا شاشت از پسه؟ گفت: چهچیزم مثل همهکسه.»
* «[[شتر]] را گفتند: چرا گردنت کجه؟ گفت: کجام راسته.»
* «[[شتر]] را گفتند: چکارهای؟ گفت: علاقهبندم. گفتند: از دست و پنجه نرم و نازکت پیداست.»
* «[[شتر]] را گم کرده پی افسارش میگرده.»
* «[[شتر]] سواری دولا دولا نمیشه.»
* «[[شتر]] که نواله میخواد گردن دراز میکنه.»
* «[[شتر]] کجاش خوبه که لبش بده؟»
* «[[شتر [[گاو]] [[پلنگ]].»
* «[[شتر]] مرد و حاجی خلاص.»
* «[[شترمرغ]] را گفتند: بار بردار. گفت: من [[مرغ]]م. گفتند: پرواز کن. گفت: من [[شتر]]م.»
* «[[شتر]] با پیغام آب نمی خورد»
* «[[شراب]] مفت را قاضی هم میخوره.»
* «شریک اگر خوب بود خدا هم شریک میگرفت.»
* «شریک دزد و رفیق قافله.»
* «شست پات توی چشمت نره.»
* «شش ماهه به دنیا اومده.»
* «[[شعر]] چرا میگی که توی قافیهاش بمونی؟»
* «[[شغال]] بیشه مازندران را// نگیرد جز سگ مازندرانی»
* «[[شغال]]، پوزش به انگور نمیرسه میگه ترشه.»
* «[[شغال]] ترسو انگور خوب نمیخوره.»
* «[[شغال]] که از باغ قهر کنه منفعت باغبونه.»
* «[[شغال|شغالی]] که مرغ میگیره بیخ گوشش زرده.»
* «شکمت گوشت نو بالا آورده.»
* «شکم گشنه، گوز فندقی.»
* «شلوار نداره، بند شلوارش را میبنده.»
* «شمر جلودارش نمیشه.»
* «شنا بلد نیست زیر آبی هم میره.»
* «شنونده باید عاقل باشه.»
* «شنیدی که زن آبستن گل میخوره اما نمیدونی چه گلی.»
* «شوهر کردم وسمه کنم نه وصله کنم.»
* «عروس بیجهاز، روزه بینماز، دعای بینیاز، قورمه بیپیاز.»
* «عروس تعریفی عاقبت شلخته درآمد.»
* «عروس که به ما رسید شب کوتاه شد.»
* «عروس میاد وسمه بکشه نه وصله بکنه.»
* «عروس نمیتونست [[رقص|برقصه]] میگفت: زمین کجه.»
* «عروس را که [[مادر|مادرش]] تعریف کنه برای آقادائیش خوبه.»
* «عروس که مادر شوهر نداره، اهل محل مادرشوهرشند.»
* «عزیز کرده خدا را نمیشه ذلیل کرد.»
* «عزیز پدر و [[مادر]].»
* «عسس بیا منو بگیر.»
* «عسل در باغ هست و غوره هم هست.»
* «عسل نیستی که انگشتت بزنند.»
* «[[عشق]] پیری گر بجنبد سر به رسوایی زند.»
* «عقد پسرعمو و دخترعمو را در آسمان بستهاند.»
* «عقلش پارهسنگ برمیداره.»
* «عقل که نیست جون در عذابه.»
* «عقل مردم به چشمشونه.»
* «عقل و گهش قاطی شده.»
* «علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد.» ( ... دریغ سود ندارد چو رفت [[کار]] از دست) [[سعدی]]
* «علاج بکن کز دلم خون نیاید.» (سرشک از رخم پاک کردن چه حاصل ...) [[میر والهی]]
* «علف به دهان [[بز|بزی]] باید شیرین بیاد.»
* «عیدت را اینجا کردی نوروزت را برو جای دیگه.»
* «کچلی را گفتند: چرا زلف نمیگذاری؟ گفت: من از این قرتیگریها خوشم نمیاد.»
* «کچل نشو که همه کچلی بخت نداره.»
* «کچلیش کم، آوازش.»
* «کدخدا را ببین، ده را بچاپ.»
* «کرایه نشین، خوش نشینه.»
* «کرمداران عالم را درم نیست// درمداران عالم را کرم نیست»
* «کرم درخت از خود درخته.»
* «[[کژدم]] را گفتند: چرا به زمستان در نمیآیی؟ گفت: به تابستانم چه حرمت است که در زمستان نیز بیرون آیم؟»
* «کس را وقوف نیست که انجام [[کار]] چیست.» (هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار) [[حافظ]]
* «کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من.»
* «کسی دعا میکنه زنش نمیره که خواهرزن نداشته باشه.»
* «کسی را در قبر دیگری نمیگذارند.»
* «کسی که از آفتاب صبح گرم نشد از آفتاب غروب گرم نمیشه.»
* «کسی که از [[گرگ]] میترسه [[گوسفند]] نگه نمیداره.»
* «کسی که با [[مادر|مادرش]] زنا کنه، با دیگران چها کنه.»
* «کسی که در کشتی سوار است، با ناخدا [[جنگ|نمیجنگد]].»
* «کسی که منار میدزده، اول چاهش را میکنه.»
* «کسی که خربزه میخوره، پای لرزش هم میشینه.»
* «کشته از بسکه فزونست کفن نتوان کرد.»
* «کفاف کی دهد این [[شراب|باده]] به مستی ما// خم سپهر تهی شد ز میپرستی ما»
* «کف دستی که مو نداره از کجاش میکنند؟»
* «[[کبوتر|کفتر]] صناری، یاکریم نمیخونه.»
* «[[کبوتر|کفتر]] چاهی جاش توی چاهه.»
* «کفشات جفت، حرفات مفت.»
* «کفشاش یکی نوحه میخونه، یکی سینه میزنه.»
* «کفگیرش به ته دیگ خورده.»
* «[[کلاغ]] آمد چریدن یاد بگیره پریدن هم یادش رفت.»
* «[[کلاغ]] از وقتی بچهدار شد، شکم سیر به خود ندید.»
* «[[کلاغ]] از باغمون قهر کرد، یک گردو منفعت ما.»
* «[[کلاغ]] خواست راه رفتن [[کبک]] را یاد بگیره راه رفتن خودش هم یادش رفت.»
* «[[کلاغ]]، روده خودش درآمده بود اونوقت میگفت: من جراحم.»
* «[[کلاغ]] سر لونه خودش قارقار نمیکنه.»
* «کل اگر طبیب بودی سر خود [[دارو|دوا]] نمودی.»
* «کلاه را که به هوا بیندازی تا پائین بیاید هزار تا چرخ میخوره.»
* «کلاه کچل را آب برد گفت: برای سرم گشاد بود.»
* «کلفتی نون را بگیر و نازکی [[کار]] را.»
* «گفتند: [[خرس]] تخم میذاره یا بچه؟ گفت: از این دم بریده هرچی بگی برمیاد.»
* «گفتند: خربزه و عسل با هم نمیسازند. گفت: حالا که همچین ساختهاند که دارند منو از وسط برمیدارند.»
* «گفتند: خربزه میخوری یا هندوانه؟ گفت: هردوانه.»
* «گفت: نوری خونه است؟ گفتند: علاوه بر نوری دخترش هم خونهاست. گفت: نور علی نور.»
* «گل بود به سبزه نیز آراسته شد.»
* «گِل زن و شوهر را از یک تغار برداشتهاند.»
* «گلهگیهات به سرم ایشالاه عروسی پسرم.»
* «گنج بیرنج ندیدهست کسی// گل بیخار نچیدهست کسی» [[عبدالرحمن جامی]]
* «گنج بی [[مار]] و گل بی خار نیست// شادی بیغم در این بازار نیست» [[مولوی]]
* «گنج و [[مار]] و گل و خار و غم و شادی به هماند» (جور دشمن چهكند گر نكشد طالب دوست...) [[سعدی]]
* «[[گنجشک]] امسالی رو باش که گنجشک پارسالی را قبول نداره.»
* «[[گنجشک]] با [[شاهین|باز]] پرید افتاد و ماتحتش درید.»
* «[[گنجشک]] با زاغ زوغش بیست تاش یه قرونه، گاومیش یکیش صدتومنه.»
* «گندم از گندم بروید جو ز جو» (از مکافات عمل غافل نشو...) [[مولوی]]
* «گندم خوردیم از بهشت بیرونمان کردند.»
* «گوز به شقیقه چه ربطی داره.»
* «[[گاو|گوساله]] بسته را میزنه.»
* «[[گوسفند]] امامرضا را تا چاشت نمیچرونه.»
* «[[گوسفند]] بفکر جونه، قصاب به فکر دنبه.»
* «گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من// آنچه البته به جایی نرسد فریاد است» [[یغمای جندقی]]
* «گوشت جوان لب طاقچهاست.»
* «گوشت را از ناخن نمیشه جدا کرد.»
* «گوشت را از بغل [[گاو]] باید برید.»
* «گوشت رانم را میخورم منت قصاب رو نمیکشم.»
* «گوهر پاک بباید که شود قابل فیض// ورنه هر سنگ و گلی لؤلؤ مرجان نشود» [[حافظ]]
* «گه جن خورده.»
* «گیرم پدر تو بود فاضل// از [[دانش|فضل]] پدر تو را چه حاصل» ~ [[نظامی]]
* «گیرم که مارچوبه کند تن بشکل [[مار]]// کو زهر بهر دشمن و کو مهره بهر دوست»
* «گیسش را توی آسیا سفید نکرده
* «مارا باش که از [[بز]] دنبه میخواهیم.»
* «[[مار]] پوست خودشو ول میکنه اما خوی خودشو ول نمیکنه.»
* «[[مار]] تا راست نشه بهسوراخ نمیره.»
* «[[مار]] خورده افعی شده.»
* «[[مار]] خیلی از پونه خوشش میاد دم لونهاش سبز میشه.»
* «مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسه.»
* «مارگیر را آخرش [[مار]] میکشه.»
* «مارمهره، هر [[مار|ماری]] نداره.»
* «[[مار]] هرکجا کج بره توی لونه خودش راست میره.»
* «ماست را که خوردی کاسهشو زیر سرت بزار.»
* «ماستها را کیسه کردند.»
* «ماستمالی کردن.»
* «ماستی که ترشه از تغارش پیداست.»
* «ماست نیستی که انگشتت بزنند.»
* «ما صدنفر بودیم تنها، اونها سهنفر بودند همراه.»
* «ما که خوردیم اما نگی یارو [[خر]] بود، سیرابیت نپخته بود.»
* «ما که در جهنم هستیم یک پله پائینتر.»
* «ما که رسوای جهانیم غم عالم پشمه.»
* «مال است نه جان است که آسان بتوان داد.»
* «مال بد بیخ ریش صاحبش.»
* «مال به یکجا میره ایمون به هزار جا.»
* «مالت را خار کن خودت را عزیز کن.»
* «مال خودت را محکم نگهدار همسایه را دزد نکن.»
* «مال خودم مال خودم مال مردمم مال خودم.»
* «مال دنیا و بال آخرته.»
* «مال ما گل مناره، مال مردم زیر تغاره.»
* «مال مفت صرافی نداره.»
* «پول باد آورده چند و چون نداره.»
* «مال ممسک میراث ظالمه.»
* «مال همه ماله، مال من بیتالماله.»
* «ماماآورده را مردهشور میبره.»
* «ماما که دوتا شد سر بچه کج در میاد.»
* «ما و مجنون همسفر بودیم در دشت جنون// او به مطلبها رسید و ما هنوز آوارهایم»
* «مهر درخشنده چو پنهان شود// شبپره بازیگر میدان شود»
* «ما هم تون را میتابیم هم بوق را میزنیم.»
* «ماه همیشه زیر ابر پنهان نمیمونه.»
* «[[ماهی]] رو هر وقت از آب بگیری تازهاست.»
* «[[ماهی]]، ماهی رو میخوره، ماهیخوار هر دو را.»
* «[[ماهی]] و ماست؟ عزرائیل میگه بازم تقصیر ماست؟»
* «مبارک خوشگل بود آبله هم درآورد.»
* «مثقال نمکه خروار هم نمکه.»
* «مثل سیبی که از وسط نصف کرده باشند.»
* «نونش توی روغنه.»
* «نونش را پشت شیشه میماله.»
* «نون گدایی رو [[گاو]] خورد دیگه به [[کار]] نرفت.»
* «نون نامردی توی شکم مرد نمیمونه.»
* «نون نداره بخوره پیاز میخوره اشتهاش واشه.»
* «نون نکش آب لوله کش.»
* «نه آب و نه آبادانی نه گلبانگ مسلمانی.»
* «نه آفتاب از این گرمتر میشود و نه غلام از این سیاهتر.»
* «نه از من جو، نه از تو دو، بخور کاهی برو راهی.»
* «نه به اون خمیری نه به این فطیری.»
* «نه به اون شوری شوری نه به این بینمکی.»
* «نه بباره نه به داره، اسمش عمو موندگاره.»
* «نه بر مرده، بر زنده باید گریست» (گر این تیر از ترکش رستمی است ...) [[فردوسی]]
* «نه پسر دنیائیم نه دختر آخرت.»
* «نه پشت دارم نه مشت.»
* «نه پیر را برای [[خر]] خریدن بفرست نه جوان را برای زن گرفتن.»
* «نه خانی اومده نه خانی رفته.»
* «نه چک زدم نه چونه، عروس اومد به خونه.»
* «نه خود خوری نه کس دهی گنده کنی به [[سگ]] دهی.»
* «نه در غربت دلم شاد و نه رویی در وطن دارم// الهی بخت برگردد از این طالع که من دارم»
* «نه دزد باش نه دزد زده.»
* «نه راه پس دارم نه راه پیش.»
* «نه سر پیازم نه ته پیاز.»
* «نه سر کرباسم نه ته کرباس.»
* «نه سرم را بشکن نه گردو توی دومنم کن.»
* «نه سیخ بسوزه نه کباب» (کاری بکن بهر ثواب ...)
* «نه عروس دنیا نه داماد آخرت.»
* «هر جا [[خرس|خرسه]]، جای ترسه.»
* «هر جا سنگه به پای احمد لنگه.»
* «هر جا که پریرخیست دیوی با اوست.»
* «هر جا که گندوم نده مال من دردمنده.»
* «هر جا که نمک خوری نمکدون نشکن.»
* «هر جا مرغ لاغره، جایش خونه ملا باقره.»
* «هر جا هیچ جا، یک جا همه جا.»
* «هر چه از دزد موند، رمال برد.»
* «هر چه بخود نپسندی به دیگران نپسند.»
* «هر چه بگندد نمکش میزنند// وای به وقتی که بگندد نمک»
* «هر چه به همش بزنی گندش زیادتر میشه.»
* «هر چه پول بدی آش میخوری.»
* «هر چه پیش آید خوش آید.»
* «هر چه خدا خواست همان میشود// هر چه دلم خواست نه آن میشود»
* «هر چه خورده نریده.»
* «هر چه دختر همسایه چلتر، برای ما بهتر.»
* «هر چه در دیگ است به چمچه میاد.»
* «هر چه دیر نپاید دلبستگی را نشاید.»
* «هر چه رشتم پنبه شد.»
* «هر چه سر بزرگتر، درد بزرگتر.»
* «هر چه عوض داره گله نداره.»
* «هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی.»
* «هر چه که پیدا میکنه خرج اتینا میکنه.»
* «هر چه [[مار]] از پونه بدش میاد بیشتر در لونهاش سبز میشه.»
* «هر چه میگم نره، بازم میگه بدوش.»
* «هر چه نصیب است نه کم میدهند// ور نستانی به ستم میدهند»
* «هر چه هست از قامت ناساز بیاندام ماست// ورنه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست» [[حافظ]]
* «هر چی سنگه مال پای لنگه»
* «هر چیز به دیده خوار آید عاقبت روزی به [[کار]] آید.»
* «هر [[خر|خری]] را به یک چوب نمیرونند.»
* «هر دودی از کباب نیست.»
* «هر رفتی، آمدی داره.»
* «هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد.»
* «هر سرازیری یک سر بالایی داره.»
* «هر سرکهای از آب، ترشتره.»
* «هر شب شب قدر است اگر قدر بدانی.»
* «هرکس از هر جا روندهاست با ما برادرخوندهاست.»
* «هرکسی پنج روزه نوبت اوست» (دور مجنون گذشت و نوبت ماست...) [[حافظ]]
* «هرکسی از ظن خود شد یار من// از درون من نجست اسرار من» [[مولوی]]
* «هرکه با [[مادر]] خود زنا کنه با دگران چها کنه.»
* «هرکه بامش بیش، برفش بیشتر.»
* «هرکه به یک [[کار]]، به همهکار؛ هرکه به همهکار به هیچکار.»
* «هرکه به امید همسایه نشست گرسنه میخوابه.»
* «هرکه تنها قاضی رفت خوشحال برمیگرده.»
* «هرکه خربزه میخوره پای لرزش هم میشینه.»
* «هرکه [[خر|خری]] نداره غمی نداره.»
* «هرکه خیانت ورزد دستش در حساب بلرزد.»
* «هرکه دست از جان بشوید هر چه در دل دارد گوید.»
* «هرکه در این بزم مقربتر است// جام بلا بیشترش میدهند»
لطفا اگه ضرب المثلی داشتید ارسال کنید . تشکر
آب از دستش نمیچکه.»
* «آب از سرچشمه گلآلوده.»
* «آب از آب تکان نمیخوره.»
* «آب از سرش گذشته.»
* «آب از آب تکان نخورد.»
* «آب پاکی را روی دستش ریخت.»
* «آب در کوزه و ما تشنهلبان میگردیم.»
* «آب را گلآلود میکنه که [[ماهی]] بگیره.»
* «آب را باید از سرچشمه بست.»
* «آب زیر پوستش افتاده.»
* «آب که یه جا بمونه، میگنده.»
* «آبکش رو نگاه کن که به کفگیر میگه تو سه سوراخ داری.»
* «آدم پول پیدا میکند، پول، آدم را پیدا نمیکند.»
* «آدم تنبل، عقل چهل وزیر داره.»
* «آدم خودش بمیرد هوادارش نمیرد.»
* «آدم خوش معامله، شریک مال مردمه.»
* «آدم دانا به نیشتر نزند مشت»
* «آدم دست پاچه، [[کار]] را دوبار میکنه.»
* «آدم دست پاچه دوبار میشاشه.»
* «آدم زنده، زندگی میخواد.»
* «آدم زنده وکیل وصی نمیخواد.»
* «آدم گدا، اینهمه ادا؟»
* «آدم گرسنه، خواب نان سنگک میبینه.»
* «آدم گرسنه، یاد پلوی عروسیش میافته.»
* «آدم ناشی، سرنا را از سر گشادش میزنه.»
* «بچه سر پیری زنگوله پای تابوته.»
* «بچه سر راهی برداشتم پسرم بشه، شوهرم شد.»
* «بخور و بخواب [[کار]] منه، خدا نگهدار منه.»
* «بدبخت اگر مسجد آدینه بسازد// یا طاق فرود آید، یا قبله کج آید.»
* «بدهکار رو که رو بدی طلبکار میشه.»
* «برادران [[جنگ]] کنند، ابلهان باور کنند.»
* «برادر پشت، برادرزاده هم پشت؛ خواهرزاده را با زر بخر با سنگ بکش»
* «بر آن کدخدا زار باید گریست که دخلش بود نوزده خرج بیست»
* «برای کسی بمیر که برات تب کنه.»
* «برای همه [[مادر|مادره]]، برای ما زنبابا.»
* «برای یک بینماز، در مسجدو نمیبندند.»
* «برای یه دستمال قیصریه رو آتیش میزنه.»
* «بر عکس نهند نام زنگی کافور.»
* «برو کشکتو بساب.»
* «[[بز|بزک]] نمیر بهار میاد// کنبزه با خیار میاد.»
* «[[بز]] گر از سر چشمه آب میخوره.»
* «بعد از چهل سال گدایی، شب جمعه را گم کرده.»
* «بعد از هفت کره، ادعای بکارت.»
* «بگو نبین، چشممو هم میگذارم، بگو نشنو در گوشمو میگیرم، اما اگر بگی نفهمم، نمیتونم.»
* «بگیر و ببند بده دست پهلوون.»
نظرات شما عزیزان: